سوره‏‌ها منو اصلی

قرآن

جستجو در قرآن:

همراه با:

سوره‏‌های قرآن:

سوره ۱۸: غار (الکهف)

به نام خدا، بخشنده‏‌ترین، مهربانترین

(۱۸:۱)  ستایش خدا را که بر بنده خود این کتاب آسمانی را نازل کرد، و آن را بدون عیب قرار داد.

(۱۸:۲)  (کتاب آسمانی) کامل برای اخطار دادن عذابی شدید از طرف او، و برای مژده دادن به مؤمنانی که زندگی پرهیزکارانه‏‌ای را در پیش گرفتند، که پاداشی سخاوتمندانه کسب کرده‏‌اند.

(۱۸:۳)  جایی که در آن جاودان باشند.

(۱۸:۴)  و برای اخطار دادن به کسانی که گفتند، "خدا پسری اختیار کرده است!"

(۱۸:۵)  آنها در این باره هیچ اطلاعی ندارند، و والدین آنها هم هیچ اطلاعی نداشتند. چه کفری از دهانشان بیرون می‌آید! آنچه می‌گویند، دروغ بزرگی است.

(۱۸:۶)  تو ممکنست خود را به خاطر پاسخ آنها به این حکایت سرزنش کنی، و به خاطر ایمان نیاوردن آنها به این؛ تو ممکنست غمگین شوی.

آخر شدن دنیا*

(۱۸:۷)  ما همه چیز را در زمین زینت داده‏‌ایم، تا آنها را امتحان کنیم، و تا اینچنین کسانی را که در میانشان پرهیزکارانه عمل می‌کنند مشخص کنیم.

زیر نویس

* ۱۸:۸-۹ معلوم شده است که تاريخچه اين مؤمنان مسيحى، هفت نفرى که در غار افیسوس بخواب رفته بودند، ارتباط مستقيمى با آخر شدن دنيا که در آيات ۱۸:۹ و ۲۱ ذکر گرديده است، دارد. نقش اين مؤمنان در آشکار شدن زمان آخر شدن دنيا در ضميمه ۲۵ مفصلا ً شرح داده شده است.

(۱۸:۸)  مسلماً، ما همه چیز را در آن نابود خواهیم کرد، آن را کاملاً خالی می‌گذاریم.

زیر نویس

* ۱۸:۸-۹ معلوم شده است که تاريخچه اين مؤمنان مسيحى، هفت نفرى که در غار افیسوس بخواب رفته بودند، ارتباط مستقيمى با آخر شدن دنيا که در آيات ۱۸:۹ و ۲۱ ذکر گرديده است، دارد. نقش اين مؤمنان در آشکار شدن زمان آخر شدن دنيا در ضميمه ۲۵ مفصلا ً شرح داده شده است.

ساکنان غار

(۱۸:۹)  پس فکر می‌کنی چرا در باره مردم غار و اعداد مربوط به آنها به تو می‌گوییم؟ آنها از نشانه‏‌های شگفت‏انگیز ما هستند.

(۱۸:۱۰)  هنگامی که آن جوانان به غار پناه بردند، گفتند، "پروردگار ما، رحمت خود را بر ما ببار، و اعمال ما را با هدایت خود برکت بده."

(۱۸:۱۱)  سپس ما در غار بر گوشهایشان مهر زدیم، برای چند سالی که از پیش معین شده بود.

(۱۸:۱۲)  سپس ما آنها را برانگیختیم تا ببینیم کدامیک از آن دو گروه می‌تواند مدت ماندنشان را در آن، بشمارد.

(۱۸:۱۳)  ما اخبار آنها را به حقیقت بر تو حکایت می‌کنیم. آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند، و ما بر هدایت‏شان افزودیم.

(۱۸:۱۴)  ما قلب‏شان را محکم ساختیم، هنگامی که بپا خواستند و اعلام کردند: "تنها پروردگار ما، پروردگار آسمان‏ها و زمین است. ما هرگز هیچ خدای دیگری را در کنار او نمی‌پرستیم. در غیر اینصورت، ما بسیار گمراه خواهیم بود.

(۱۸:۱۵)  "اینها مردم ما هستند که خدایان دیگری در کنار او اختیار می‌کنند. اگر فقط می‌توانستند اثباتی برای این عملشان بیاورند! چه کسی پلیدتر از کسی است که دروغ بسازد و آن را به خدا نسبت دهد؟

هفت نفری که در اِفِسُوس خوابیدند*

(۱۸:۱۶)  از آنجایی که آرزو دارید از آنها اجتناب کنید، و از اینکه غیر از خدا را می‌پرستیدند، پس بیایید به آن غار پناه ببریم. باشد که پروردگارتان رحمتش را بر شما ببارد، و شما را به تصمیم صحیح راهنمایی کند."

زیر نویس

* ۱۸:۱۶-۲۰ افیسوس محلى است در ۲۰۰ مايلى جنوب شهر باستانى نايسين که در ۳۰ مايلى شهر ازمير فعلى در کشور ترکيه قرار دارد. ساکنين آن غار جوانانى مسيحى بودند که ميخواستند از تعاليم عيسى پيروى کنند، و خداى يکتا را پرستش کنند. آنها از اذيت و آزار تازه مسيحيانى که مسيحيت فاسدى را سه قرن پس از عيسى، اعلام کردند، بدنبال کنفرانس نايسين، هنگاميکه تثليث (سه خدايى) اعلام گرديد، فرار ميکردند. در سال ۱۹۲۸ باستان شناس اطريشى، فرانز ميلتنرFranz Miltner آرامگاه هفت نفرى را که در افیسوس خوابيده بودند، کشف کرد. تاريخچه آنها در دايرة المعارف هاى بسيارى ذکر شده است.

معلم هدایت کننده لازم است

(۱۸:۱۷)  خورشید را می‌دیدی که هنگام طلوع از طرف راست غار آنها بالا می‌آمد، و هنگام غروب، از طرف چپ به آنها می‌تابید، همانطور که در غار خوابیده بودند. این یکی از نشانه‏‌های خدا است. هر کس را خدا هدایت کند، هدایت شده واقعی است، و هر کس را او به گمراهی فرستد، هرگز معلم هدایت کننده‏‌ای برای او نخواهی یافت.

زیر نویس

* ۱۸:۱۷ اين نشانه، يا اشاره ، ما را آگاه مى سازد که غار رو به شمال بوده است.

(۱۸:۱۸)  گمان می‌کردی که آنها بیدار هستند، در حالی که واقعاً خواب بودند. ما آنها را بطرف راست و بطرف چپ غلطاندیم، در حالی که سگ‏شان دست‏هایش را در میانشان دراز کرده بود. اگر به آنها نگاه می‌کردی، وحشت‏زده از ایشان فرار می‌کردی.

(۱۸:۱۹)  هنگامی که ما آنها را برانگیختیم، از یکدیگر پرسیدند، "چه مدت در اینجا بوده‏‌اید؟" جواب دادند، "ما یک روز یا قسمتی از روز در اینجا بوده‏‌ایم." "پروردگارتان بهتر می‌داند که ما چه مدت در اینجا بوده‏‌ایم، پس بیایید یکی از خودمان را با این پول به شهر بفرستیم. بگذارید تمیزترین غذا را بجوید، و مقداری برای ما بخرد. بگذارید بطوری مخفیانه برود و توجه کسی را جلب نکند.

(۱۸:۲۰)  "اگر شما را پیدا کنند، شما را سنگسار خواهند کرد، یا شما را مجبور خواهند کرد تا به دین‏شان بازگردید، آنوقت هرگز پیروز نخواهید شد."

ارتباط با آخر شدن دنیا*

(۱۸:۲۱)  ما باعث پیدا شدن آنها شدیم تا بگذاریم همه بدانند که وعده خدا حقیقت دارد، و تا همه تردیدها را درباره آخر شدن دنیا از بین ببریم. مردم سپس در میان خود درباره آنها اختلاف کردند. بعضی‏ها گفتند، "ساختمانی دور آنها بسازیم." پروردگارشان درباره آنها آگاه‏‌ترین است. کسانی که غالب شدند گفتند، "ما عبادتگاهی دور آنها بنا خواهیم کرد."

زیر نویس

* ۱۸:۲۱ همانطور که در ضميمه ۲۵ شرح داده شده است، اين داتسان کمک کرد تا زمان آخر شدن دنيا آشکار شود.

(۱۸:۲۲)  بعضی‏ها گویند، "آنها سه نفر بودند؛ سگ‏شان چهارمین بود،" درحالی که دیگران از روی حدسیات گویند، "پنج نفر؛ ششمین سگ‏شان بود." دیگران گفتند، "هفت نفر،" و هشتمین سگ‏شان بود. بگو، "پروردگار من تعداد آنها را بهتر می‌داند." فقط عده کمی تعداد صحیح را می‌دانستند. بنابراین، با آنها بحث نکن؛ فقط با آنها مدارا کن. احتیاجی نیست با کسی در این باره مشورت کنی.

بیاد آوردن خدا در هر فرصتی که به دست می‌آوریم

(۱۸:۲۳)  نباید بگویی کاری را در آینده انجام خواهی داد،

(۱۸:۲۴)  بدون اینکه بگویی، "بخواست خدا." اگر فراموش کردی، باید فوراً پروردگارت را بیاد آوری و بگویی، "باشد که پروردگارم، من را هدایت کند تا دفعه بعد بهتر عمل کنم."

زیر نویس

* ۱۸:۲۴ اين حکم مهم به ما همه روزه فرصتى ميدهد تا خدا را بياد آوريم.

*[۹ + ۳۰۰]

(۱۸:۲۵)  آنها در غار خود سیصد سال باضافه نُه، ماندند.

زیر نویس

* ۱۸:۲۵ تفاوت ميان ۳۰۰ سال خورشيدى و ۳۰۰ سال قمرى، نه (۹) سال است . بنابراين پروردگار از قبل زمان کشف آخر شدن دنيا را در سال ۱۹۸۰ ميلادى (۱۴۰۰ هجرى)، يعنى ۳۰۰ سال (۳۰۹ سال قمرى ) قبل از آخر شدن دنيا تعيين کرده بود (به ۷۲:۲۷ و ضميمه ۲۵ توجه کنيد).

(۱۸:۲۶)  بگو، "خدا بهتر می‌داند که آنها چه مدت در آنجا ماندند." او همه اسرار را در آسمان‏ها و زمین، می‌داند. به رحمت او می‌توانید ببینید؛ به رحمت او می‌توانید بشنوید. هیچکس در کنار او بعنوان مولا و سرور نیست، و او هرگز اجازه نمی‌دهد کسی در سلطنت او شریک شود.

(۱۸:۲۷)  باید بخوانی آنچه را که از کتاب آسمانی پروردگارت به تو وحی شده است. هیچ چیز نباید جانشین کلمات او شود، و نباید منبع دیگری در کنار آن بگذاری.

مطالعه قرآن بطور دستجمعی

(۱۸:۲۸)  باید خود را وادار کنی تا با کسانی باشی که روز و شب پروردگارشان را پرستش می‌کنند، و تنها او را می‌جویند. چشم خود را از آنها برندار، به دنبال تجملات این دنیا. و نباید هرگز از کسی که قلب او را از پیغام خود غافل کردیم، اطاعت کنی؛ کسی که در پی خواسته‏‌های خویش است، و در ارجحیت‏هایش سردرگم است.

آزادی کامل در دین

(۱۸:۲۹)  اعلام کن: "این حقیقتی است از سوی پروردگارتان،" سپس بگذار هر کس که بخواهد ایمان آورد، و هر کس که بخواهد ایمان نیاورد. ما برای متجاوزین آتشی آماده کرده‏‌ایم که کاملاً آنها را دربر خواهد گرفت. هنگامی که فریاد کمک آنها برخیزد، به آنها مایعی داده خواهد شد مانند اسیدی غلیظ که صورت را می‌سوزاند. چه نوشیدنی بدی! چه سرنوشت فلاکت‏باری!

(۱۸:۳۰)  و اما کسانی که ایمان آورند و زندگی پرهیزکارانه‏‌ای را در پیش گیرند، ما هرگز در پاداش دادن به کسانی که اعمال پرهیزکارانه انجام می‌دهند کوتاهی نمی‌کنیم.

(۱۸:۳۱)  آنها سزاوار باغهای عدن شده‏‌اند که در آن رودخانه‏‌ها جاری است. آنها با دست‏بندهای طلا در آن تزیین خواهند شد، و لباسهایی از ابریشم سبز و مخمل خواهند پوشید و بر مبلمانهای راحت استراحت خواهند کرد. چه پاداش نیکویی؛ چه مکان نیکویی!

املاک بعنوان بُت*

(۱۸:۳۲)  مثال آن دو مرد را برایشان بزن: ما به یکی از آنها دو باغ انگور که دور تا دور آن نخل‏های خرما بود، دادیم، و در میان آنها محصولات دیگری قرار دادیم.

زیر نویس

* ۱۸:۳۲-۴۲ در قرآن مثالهاى فراوانى از خدايان مختلفى که مردم در کنار خدا پرستش ميکنند ذکر گرديده است؛ همانند فرزندان (۷:۱۹۰)، پيشوايان مذهبى و طلاب (۹:۳۱)، املاک (۱۸:۴۲)، مقدسين و پيغمبران مرده (۲۱-۱۶:۲۰، ۳۵:۱۴ و ۶-۴۶:۵)، و خود پرستى (۲۵:۴۳، ۴۵:۲۳).

(۱۸:۳۳)  هر دو باغ ثمره خود را بموقع و به مقدار فراوان دادند، چون ما رودخانه‏‌ای از میان آنها روان داشتیم.

(۱۸:۳۴)  روزی، پس از برداشت محصول، او با غرور به دوستش گفت: "من بسیار مرفه‏‌تر از تو هستم، و از مردم احترام بیشتری کسب می‌کنم."

(۱۸:۳۵)  هنگامی که او وارد باغ خود شد، با این گفته بر نفس خود ستم کرد، "من فکر نمی‌کنم که این هرگز تمام شود.

(۱۸:۳۶)  "بعلاوه، گمان می‌کنم که هر چه هست همین است؛ گمان نمی‌کنم آن ساعت (قیامت) هرگز فرا رسد. حتی اگر بسوی پروردگارم بازگردم، (آنقدر باهوش هستم که) حتی از بهتر از اینها در آنجا برخوردار خواهم شد."

(۱۸:۳۷)  دوستش در حالی که با او گفتگو می‌کرد، گفت، "آیا به آن یکتایی ایمان نداری که تو را از خاک خلق کرده است، سپس از قطره‏‌ای کوچک، سپس تو را بصورت مردی کامل درآورد؟

(۱۸:۳۸)  "و اما برای من، خدا پروردگار من است، و من هرگز خدای دیگری در کنار پروردگارم قرار نمی‌دهم.

دستور مهم

(۱۸:۳۹)  "هنگامی که وارد باغ خود شدی، میبایست می‌گفتی، "این است آنچه خدا به من داده است (ماشاء اللَّه). هیچ کس قدرتی ندارد، بجز خدا (لاقوةالاباللَّه)." شاید ببینی که من کمتر از تو پول و فرزند دارم.

(۱۸:۴۰)  "شاید پروردگارم به من باغی بهتر از باغ تو عطا کند. شاید او طوفان سهمگینی از آسمان بفرستد که باغ تو را نابود سازد، و آن را کاملاً لم‏یزرع باقی گذارد.

(۱۸:۴۱)  "یا اینکه آب آن آنقدر در زمین فرو رود تا دیگر در دسترس تو نباشد."

(۱۸:۴۲)  به درستی که، زراعات او نابود شد، و او غصه‏دار شد، متأسف از اینکه هر چه در آن خرج کرده بود بیهوده شد، همانطور که ملک او لم‏یزرع شده بود. او بالاخره گفت، "ای کاش هرگز ملک خود را بعنوان خدا در کنار پروردگارم قرار نداده بودم."

(۱۸:۴۳)  هیچ نیرویی در زمین نمی‌توانست او را در مقابل خدا کمک کند، و نه برای او امکان داشت که کمکی دریافت کند.

(۱۸:۴۴)  این به خاطر آن است که تنها مولا و سرور حقیقی خدا است؛ او بهترین پاداش را فراهم می‌کند، و بهترین سرنوشت نزد او است.

(۱۸:۴۵)  برای آنها مثال زندگی این دنیا را بزن مانند آبی که از آسمان پایین می‌فرستیم، تا نباتات روی زمین را بعمل آوریم، سپس آنها خشک می‌شوند و بصورت کاهی درمی‌آیند که بر باد می‌رود. خدا بر همه کارها قادر است.

به ترتیب قرار دادن ارجحیت‏هایمان

(۱۸:۴۶)  پول و فرزندان لذت‏های زندگی این دنیا هستند، اما اعمال پرهیزکارانه پاداشی ابدی از سوی پروردگارت فراهم می‌آورد، و امیدی بسیار بهتر.

(۱۸:۴۷)  آن روز خواهد آمد که ما کوهها را از میان برمی‌داریم، و زمین را لم‏یزرع خواهی دید. ما همه آنها را احضار خواهیم کرد، بدون اینکه حتی یک نفر از آنها را جا بگذاریم.

(۱۸:۴۸)  آنها در پیشگاه پروردگارت در یک صف حاضر خواهند شد. شما به تنهایی نزد ما آمده‏‌اید، همانطور که اول بار ما شما را خلق کردیم. درواقع، این است آنچه ادعا کردید که هرگز اتفاق نخواهد افتاد.

(۱۸:۴۹)  نامه اعمال نشان داده خواهد شد، و گناهکاران را نسبت به محتویات آن ترسان خواهی دید. آنها خواهند گفت، "وای بر ما. چرا این کتاب هر چیز کوچک یا بزرگ را بحساب آورده و هیچ چیز را جا نیانداخته است؟" همه اعمالی که آنها انجام داده‏‌اند، پیش آورده خواهد شد. پروردگارت هرگز به احدی بی‏عدالتی نمی‌کند.

طبقه بندی موجودات خدا

(۱۸:۵۰)  ما به فرشتگان گفتیم، "در مقابل آدم سجده کنید." آنها سجده کردند، بجز شیطان. او بصورت جن در آمد، زیرا او از امر پروردگارش سرپیچی کرد. آیا شما او و نوادگانش را بعنوان پروردگار بجای من انتخاب خواهید کرد، هرچند که آنها دشمنان شما هستند؟ چه مبادله فلاکت‏باری!

زیر نویس

* ۱۸:۵۰ هنگاميکه دعواى عظيم در ميان جمعيت بهشتى در گرفت (۳۸:۶۹)، همه موجودات به فرشتگان، جن ها، انسان ها، و حيوانات طبقه بندى شدند (ضميمه ۷).

(۱۸:۵۱)  من هرگز به آنها اجازه ندادم تا شاهد خلقت آسمانها و زمین باشند، و نه خلقت خودشان. و نه هرگز اجازه می‌دهم ستمکاران در قلمرو من کار کنند.

زیر نویس

* ۱۸:۵۱ خدا ميدانست که شيطان و پيروانش (جن ها و انسان ها) تصميم اشتباهى خواهند گرفت. در نتيجه، ممنوع کردن آنها از مشاهده مراحل خلقت.

(۱۸:۵۲)  آن روز خواهد آمد که او گوید، "صدا کنید شرکای من را که ادعا کردید در کنار من خدا هستند،" آنها ایشان را صدا خواهند کرد، اما پاسخی به ایشان نخواهند داد. حایلی غیرقابل عبور آنها را از یکدیگر جدا خواهد کرد.

(۱۸:۵۳)  گناهکاران جهنم را خواهند دید، و متوجه خواهند شد که در آن خواهند افتاد. آنها از آن راه فراری نخواهند داشت.

کافران کامل بودن قرآن را قبول نمیکنند

(۱۸:۵۴)  ما همه گونه مثالی در این قرآن آورده‏‌ایم، اما انسان بیش از همه مخلوقات مجادله می‌کند.

(۱۸:۵۵)  هنگامی که هدایت بر ایشان آمد، تنها چیزی که مردم را از ایمان آوردن و طلب بخشش از پروردگارشان باز داشت، این بود که آنها همان (معجزاتی) را خواستند ببینند که نسل‏های پیشین خواستند، یا اینکه به اعتراض می‌خواستند عذاب را پیش از موعد مقرر ببینند.

(۱۸:۵۶)  ما رسولان را فقط بعنوان تحویل دهندگان اخبار خوب می‌فرستیم، همچنین بعنوان هشدار دهنده. کسانی که ایمان ندارند به باطل بحث می‌کنند تا حقیقت را مغلوب کنند، و آنها نشانه‏‌ها و اخطاریه‏‌های من را بیهوده می‌شمرند.

دخالت الهی

(۱۸:۵۷)  چه کسانی پلیدتر از آنهایی هستند که نشانه‏‌های پروردگارشان به آنها یادآوری شد، سپس آنها را نادیده گرفتند، بدون اینکه پی ببرند که چه می‌کنند. در نتیجه، ما بر قلبشان حائلی می‌افکنیم تا آنها را از درک آن (قرآن) بازداریم، و کری بر گوش‏هایشان. پس هر کاری برای هدایتشان انجام دهی، آنها هرگز نمی‌توانند هدایت شوند.

(۱۸:۵۸)  با این حال، پروردگارت عفو کننده است، پر از رحمت. اگر او از آنها برای آنچه انجام دادند بازخواست می‌کرد، آنها را فوراً در همانجا نابود کرده بود. در عوض، او به آنها تا موعدی معین، تعیین شده از قبل، مهلت می‌دهد؛ آنوقت آنها هرگز نمی‌توانند رهایی یابند.

(۱۸:۵۹)  بسیاری از جمعیت‏ها را ما به خاطر تجاوزهایشان هلاک کردیم؛ ما موعد معینی برای هلاکت‏شان تعیین کردیم.

درسهایی باارزش از موسی و معلمش

(۱۸:۶۰)  موسی به خدمتکار خود گفت، "استراحت نخواهم کرد تا به جایی که آن دو رودخانه بهم می‌پیوندند، برسم، هرچقدر هم که طول بکشد."

(۱۸:۶۱)  هنگامی که به جایی که آنها بهم می‌پیوستند رسیدند، ماهی خود را فراموش کردند، و آن بطور مرموزی راه خود را به رودخانه بازیافت.

(۱۸:۶۲)  پس از اینکه از آن مکان گذشتند، او به خدمتکارش گفت، "بیا تا نهار بخوریم. این همه مسافرت ما را کاملاً خسته کرده است."

(۱۸:۶۳)  او گفت، "آیا یادت می‌آید هنگامی که در آنجا نزدیک آن تخته سنگ نشسته بودیم؟ حواسم به ماهی نبود. شیطان باعث شد تا آن را فراموش کنم، و آن بطور عجیبی راه خود را به رودخانه بازیافت."

(۱۸:۶۴)  (موسی) گفت، "این همان جایی بود که دنبالش می‌گشتیم." آنها به دنبال رد پایشان بازگشتند.

(۱۸:۶۵)  آنها یکی از بندگان ما را یافتند که ما به او رحمت عطا کردیم، و از دانش خودمان به ا و عطا کردیم.

(۱۸:۶۶)  موسی به او گفت، "آیا می‌توانم به دنبال تو بیایم، تا شاید از دانش و هدایتی که به تو عطا شده است، قدری به من بیاموزی؟"

(۱۸:۶۷)  او گفت، "تو تحمل بودن با من را نداری.

(۱۸:۶۸)  "چطور می‌توانی تحمل چیزی را داشته باشی که آن را درک نمی‌کنی؟"

(۱۸:۶۹)  او گفت، "بخواست خدا، تو من را صبور خواهی یافت. هر دستوری به من بدهی، از آن سرپیچی نخواهم کرد."

(۱۸:۷۰)  او گفت، "اگر دنبال من می‌آیی، پس نباید درباره هیچ چیز از من سئوال کنی، مگراینکه خودم بخواهم درباره آن به تو بگویم."

(۱۸:۷۱)  پس براه افتادند. هنگامی که سوار کشتی شدند، او سوراخی در آن ایجاد کرد. او گفت، "آیا آن را سوراخ کردی تا مردمش را غرق کنی؟ تو مرتکب عمل زشتی شده‏‌ای."

(۱۸:۷۲)  او گفت، "آیا نگفتم که تحمل بودن با من را نداری؟"

(۱۸:۷۳)  او گفت، "معذرت می‌خواهم. من را به خاطر فراموشکاریم تنبیه نکن؛ نسبت به من زیاد سختگیر نباش."

(۱۸:۷۴)  پس براه افتادند. هنگامی که پسر جوانی را ملاقات کردند، او پسر را کشت. او گفت، "چرا چنین شخص بی‏گناهی را کشتی که کس دیگری را نکشته بود؟ تو کار بسیار زشتی انجام داده‏‌ای."

(۱۸:۷۵)  او گفت، "آیا به تو نگفتم که تحمل بودن با من را نداری؟"

(۱۸:۷۶)  او گفت، "اگر در باره چیز دیگری از تو سئوال کنم، آنوقت من را با خود نگاه ندار. تو از من باندازه کافی عذرخواهی دیده‏‌ای."

(۱۸:۷۷)  پس براه افتادند. وقتی به جمعیت خاصی رسیدند، از مردم تقاضای غذا کردند، اما آنها از پذیرایی‏شان امتناع ورزیدند. بزودی، دیواری یافتند که داشت خراب می‌شد، و او آن را تعمیر کرد. او گفت، "تو می‌توانستی برای آن مزدی درخواست کنی!"

برای هر چیزی دلیل خوبی وجود دارد

(۱۸:۷۸)  او گفت، "اکنون باید از هم جدا شویم. اما من آنچه تحملش را نداشتی برای تو توضیح خواهم داد.

(۱۸:۷۹)  "و اما در باره آن کشتی، آن به مردان ماهیگیر فقیری تعلق داشت، و من می‌خواستم آن را معیوب کنم. پادشاهی به دنبال آنها می‌آمد که بزور همه کشتی‏ها را تصاحب می‌کرد.

(۱۸:۸۰)  "و اما در باره آن پسر، والدینش مؤمنان خوبی بودند، و ما دیدیم که او با سرپیچی و بی‏ اعتقادیش می‌خواست موجب ناراحتی آنها را فراهم آورد.

زیر نویس

* ۱۸:۸۰ آدلف هيتلر بچه بانمک و به نظر بى گناهى بود. اگر او در بچگى ميمرد، عده بسيارى غمگين مى شدند، و عده بسيارى حتى حکمت خدا را مورد سؤال قرار ميدادند. ما از اين درسهاى مهم نتيجه ميگيريم که براى هر چيزى دليل خوبى وجود دارد.

(۱۸:۸۱)  "ما خواستیم تا پروردگارت بجای او پسر دیگری جایگزین کند؛ کسی که در پرهیزکاری و مهربانی بهتر باشد.

(۱۸:۸۲)  "و اما در باره آن دیوار، آن به دو پسر یتیم در شهر تعلق داشت. در زیر آن، گنجی وجود داشت که متعلق به آنها بود. چون پدرشان مرد پرهیزکاری بود، پروردگارت می‌خواست که آنها بزرگ شوند و قدرت کامل یابند، سپس گنجشان را استخراج کنند. چنین است رحمت پروردگارت. من هیچکدام از آنها را از خود انجام ندادم. این توجیه چیزهایی بود که تو تحمل‏شان را نداشتی."

ذوالقرنین: شخصی با دو شاخ یا دو قرن

(۱۸:۸۳)  آنها در باره ذوالقرنین از تو سئوال کنند. بگو، "من قسمتی از داستان او را برای شما تعریف خواهم کرد."

(۱۸:۸۴)  ما در زمین به او اختیاراتی عطا کردیم، و برای او همه گونه وسایل فراهم آوردیم.

(۱۸:۸۵)  سپس او یک راه را در پیش گرفت.

(۱۸:۸۶)  هنگامی که به غرب دور رسید، خورشید را یافت که بر اقیانوس پهناوری غروب می‌کرد، و مردمی را در آنجا یافت. ما گفتیم، "ای ذوالقرنین، هر طور بخواهی می‌توانی حکمرانی کنی؛ یا تنبیه کن، یا نسبت به آنها مهربان باش.

(۱۸:۸۷)  او گفت، "کسانی که سرپیچی کنند، ما آنها را تنبیه خواهیم کرد؛ سپس هنگامی که بسوی پروردگارشان بازگردند، او آنها را به عذاب بیشتری گرفتار خواهد کرد.

(۱۸:۸۸)  "و اما کسانی که ایمان آورند و زندگی پرهیزکارانه‏‌ای را در پیش گیرند، پاداش خوبی دریافت می‌کنند؛ ما با آنها با مهربانی رفتار خواهیم کرد."

(۱۸:۸۹)  سپس او راه دیگری در پیش گرفت.

(۱۸:۹۰)  هنگامی که به شرق دور رسید، خورشید را یافت که بر مردمی که هیچگونه حفاظی از آن نداشتند، طلوع می‌کرد.

(۱۸:۹۱)  طبیعتاً ما کاملاً از آنچه او یافت، باخبر بودیم.

(۱۸:۹۲)  سپس او راه دیگری در پیش گرفت.

(۱۸:۹۳)  هنگامی که به سرزمینی رسید که در میان دو کوه قرار داشت، او مردمی را یافت که زبانشان بسختی قابل فهم بود.

یأجوج و مأجوج*

(۱۸:۹۴)  آنها گفتند، "ای ذوالقرنین، یأجوج و مأجوج فسادکنندگان در زمین هستند. آیا می‌توانیم به تو مزدی بدهیم تا در میان ما و آنها سدی ایجاد کنی؟"

زیر نویس

* ۱۸:۹۴-۹۸ يکى از وظايف من بعنوان رسول ميثاق خدا، اعلام اين است که يأجوج و مأجوج آخرين نشانه قبل از آخر شدن دنيا، در سال ۲۲۷۰ ميلادى (سال ۱۷۰۰ هجرى) دوباره ظاهر خواهند شد، درست ۱۰ سال قبل از آخر شدن دنيا. توجه داشته باشيد که يأجوج و مأجوج در سوره هاى ۱۸ و ۲۱ دقيقاً ۱۷ آيه قبل از پايان هر سوره ذکر شده اند که نشان دهنده ۱۷ قرن قمرى است (۷۲:۲۷ و ضمیمه ۲۵).

(۱۸:۹۵)  او گفت، "پروردگارم به من نعمت‏های فراوان داده است. اگر شما با من همکاری کنید، من سدی بین شما و آنها خواهم ساخت.

(۱۸:۹۶)  "قطعاتی از آهن نزد من آورید." هنگامی که او فضای میان آن دو کوه را پر کرد، گفت، "بدمید." هنگامی که از حرارت سرخ شد، گفت، "به من کمک کنید تا قیر روی آن بریزم."

(۱۸:۹۷)  بنابراین، آنها نه می‌توانستند از آن بالا بیایند، و نه می‌توانستند در آن سوراخی ایجاد کنند.

(۱۸:۹۸)  او گفت، "این رحمتی است از سوی پروردگارم. وقتی پیشگویی پروردگارم بوقوع پیوندند، او باعث متلاشی شدن سد خواهد شد. پیشگویی پروردگارم حقیقت است."

(۱۸:۹۹)  در آن زمان، ما می‌گذاریم تا به یکدیگر هجوم آورند، سپس شیپور دمیده خواهد شد، و ما همه آنها را با هم احضار خواهیم کرد.

(۱۸:۱۰۰)  ما جهنم را در آن روز به کافران عرضه خواهیم داشت.

(۱۸:۱۰۱)  آنها کسانی هستند که چشمانشان از دیدن پیغام من بسیار پوشیده بود. و نه می‌توانستند بشنوند.

(۱۸:۱۰۲)  آیا کسانی که ایمان ندارند فکر می‌کنند با قرار دادن بندگان من بعنوان خدا در کنار من، می‌توانند رهایی یابند؟ ما جهنم را بعنوان مکانی جاودانی برای کافران تهیه دیده‏‌ایم.

خود را امتحان کنید

(۱۸:۱۰۳)  بگو، "آیا می‌خواهید بگویم که بدترین بازندگان چه کسانی هستند؟

(۱۸:۱۰۴)  "آنها کسانی هستند که همه اعمالشان در زندگی این دنیا کاملاً در گمراهی است، اما فکر می‌کنند که خوب عمل می‌کنند."

(۱۸:۱۰۵)  چنین هستند اشخاصی که به آیات پروردگارشان و به ملاقات با او ایمان ندارند. بنابراین، اعمالشان بیهوده است؛ آنها در روز قیامت، هیچ وزنی ندارند.

(۱۸:۱۰۶)  جزای به حق‏شان جهنم است، به خاطر بی‏ اعتقادیشان، و به خاطر مسخره کردن آیات من و رسولان من.

(۱۸:۱۰۷)  و اما کسانی که ایمان آورند و زندگی پرهیزکارانه‏‌ای را در پیش گیرند، مستحق پردیسی فرح‏بخش شده‏‌اند، بعنوان اقامتگاهشان.

(۱۸:۱۰۸)  آنها همیشه در آن جاودان باشند؛ هرگز چیزی بجای آن نمی‌خواهند.

قرآن: تنها چیزی که به آن احتیاج داریم

(۱۸:۱۰۹)  بگو، "اگر اقیانوس جوهر بود برای کلمات پروردگارم، قبل از اینکه کلمات پروردگارم تمام شود، اقیانوس تمام می‌شد، حتی اگر ما مقدار جوهر را دوبرابر کنیم.

(۱۸:۱۱۰)  بگو، "من نیستم جز بشری مانند شما که به من وحی شده است خدای شما خدای واحد است. کسانی که به ملاقات با پروردگارشان امید دارند، باید پرهیزکارانه عمل کنند، و هرگز خدایی در کنار پروردگار او پرستش نکنند."

مجموع تکرار کلمه خدا (الله) تا آخر این سوره
= ۱۵۹۹
مجموع شماره آياتی که تا اینجا دارای کلمه خدا (الله) هستند
= ۹۲۷۲۶

ضمیمه‏‌ها و صفحات دیگر:

بازگشت به اول صفحه