مقدمه
به نام خدا، بخشندهترين، مهربانترين
از قرآن، آخرین کتاب آسمانی، ترجمهٔ دکتر رشاد خلیفه
اين آخرين پيغام خدا است به بشريت. همه پيغمبران خدا به اين دنيا آمده ا ند و همه کتابهاى آسمانى تحويل داده شده اند. موقع آن رسيده است تا همه پيغامهاى تحويل داده شده بوسيله پيغمبران خدا پاکسازى و يکى شوند و اعلام شود که از اين پس، تنها يک دين از نظر خدا قابل قبول است، "تسليم" (۸۵، ۳:۱۹). "تسليم" دينى است که بواسطه آن قدرت مطلق خدا را درک ميکنيم، و به اين اعتراف محکم ميرسيم که تنها خدا همه قدرتها را در دست دارد؛ هيچ موجودى ديگرى هيچ قدرتى که از او جدا باشد، ندارد. نتيجه طبيعى چنين درکى آن است که زندگى و ستايش خود را فقط و فقط به تنها خدا اختصاص دهيم. اين اولين دستور همه کتابهاى آسمانى از جمله تورات، انجيل، و قرآن است.
بشنو اى اسراييل! پروردگار، خداى ما، واحد است!بنابراين، پروردگار، خداى خود را ستايش کنيد از صميم قلب، با همه روح، به همه فکر، و با تمام قدرتى که داريد.
تثنيه (۶:۴-۵) – لوقا (۱۲:۲۹-۳۰) – قرآن (۳:۱۸)
بياييد به ذکر خدا بپردازيم و صفات با شکوه او، کسى که در اين جهان منشا، همه چيز است بعنوان بوجود آورنده آن، کسى که سزوار ستايش است بعنوان حاضر، قادر مطلق، آگاه و واجب الوجود هوشيار، کسى که جهالت و آلودگى را از فکر دور ميکند، و هوش ما را پاکيزه و هوشيار ميکند.
[گاياترى کانترا، ياجور ودا]
در حاليکه همه اديان بواسطه ساخته هاى انسانى، رسم و رسوم، و قوانين بت پرستى دروغين به فساد کشيده شده اند، ممکنست در هر دينى "تسليم شدگان" وجود داشته باشند. ممکنست تسليم شدگانى باشند که مسيحى، يهودى، مسلمان، هندو، بودايى يا چيزهاى ديگرى باشند. اين تسليم شدگان همگى دينى را تشکيل ميدهند که تنها دين قابل قبول از نظر خدا است. همانطور که در صفحه اول اين کتاب تاکيد شده است، همه تسليم شدگانى که خود را به تنها خدا اختصاص داده اند، و هيچ بتى در کنار خدا قرار نميدهند، به درگاه ابدى خدا بخشوده ميشوند (۲:۶۲). صفت مشخصه تسليم شدگان واقعى آن است که آنها هيچ چيز قابل اعتراضى در قراآن پيدا نخواهند کرد.
با آمدن اين کتاب، پيغام خدا به دنيا اکنون کامل شده است. اکنون ما جواب ضرورى ترين سؤالات خود را که مدتها منتظر آن بوده ايم- ما کى هستيم، دليل حيات ما چيست، چطور به اين دنيا آمديم، از اينجا به کجا ميرويم، کدام دين، دين حقيقى است، آيا تکامل بوده و يا خلقت، و غيره.
بعضى ها ممکنست تعجب کنند: "چرا خدا اينقدر صبر کرد تا پيغامش را کامل و متحد کند مردمى که از زمان آدم تا بحال کتاب کامل را دريافت نکردند، چه ميشوند با توجه به اينکه قراآن جواب اين سؤالات را در آيه ۲:۵۲ ميدهد، از طريقه آمارى ساده متوجه ميشويم که جمعيت دنيا از ابتدا تا بحال بيش از ۷،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر نبوده است. از حالا تا آخر دنيا، سال ۲۲۸۰ ميلادى (ضميمه ۲۵)، تخمين زده شده که جمعيت دنيا به بيش از ۷۵،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر ميرسد. بنابراين، قرار است که اکثر مردم پيغام پاک شده و يکى شده خدا را دريافت دارند (به شکل توجه کنيد).
جمعيت کره زمين از حالا (۱۹۹۰) تا آخر دنيا (۲۲۸۰) |
[ قسمت سياه شده نشان دهنده جمعيت دنيا است از زمان آدم ]
قبل از خلقت
همه چيز بيليون ها سال پيش آغاز شد، هنگاميکه يکى از مخلوقات رده بالاى خدا، شيطان، از روى خود خود خواهى اين عقيده را پرورش داد که غير از خدا او هم ميتواند بعنوان خدايى مستقل، قلمرويى را اداره کند. اين مبارزه با قدرت مطلق خدا نه تنها کفر آميز بود، بلکه اشتباه هم بود. شيطان از اين حقيقت که فقط خدا خصوصيات و توانايى خدا بودن را دارد، و اينکه خدايى خيلى بيش از اينها است که او فکر ميکرد، غاقل بود. خود خواهى_سرکشى همراه با جهالت_بود که باعث شد شيطان باور کند که او ميتواند مانند خدا سلطنتى را اداره کند، و آنرا بدون مرض، بدبختى، جنگ، تصادفات، و هرج و مرج بچرخاند. اکثر مخلوقات خدا با شيطان مخالفت کردند. اما هنوز اقليت محدود خود خواهان که به درجات مختلف با او موافقت کردند، در حدود بيليونها بودند. بنابراين، مجادله آشکارى در ميان جمعيت بهشتى در گرفت (۳۸:۶۹). مبارزه غير قابل درک دشمنان با قدرت مطلق خدا به بهترين نحو پاسخ داده شد، و حل شد. پس از اينکه به شورشيان فرصت کافى داده شد تا به جنايت خود اعتراف کنند و تسليم او شوند، خدا تصميم گرفت تا شورشيان سرسخت را روى سفينه اى به اسم زمين تبعيد نمايد، و باز هم فرصت ديگرى به آنها بدهد تا خود را بخشوده سازند.
اگر شما ادعا ميکنيد که ميتوانيد هواپيمايى را به پرواز در آوريد، بهترين طريقه آمازيش ادعاى شما اين است که هواپيمايى به شما بدهند و از شما بخواهند تا آنرا به پرواز در آوريد. اين دقيقاٍ همان کارى است که خدا در پاسخ به ادعاى شيطان که او ميتواند خدا باشد، انجام داد؛ خدا او را خدايى موقتى در کره بسيار کوچکى به اسم زمين قرار داد (۲:۳۰، ۳۶:۶۰). کسانيکه با شيطان موافقت کردند، به آنها فرصتى داده شد تا خود خواهى خود را از بين ببرند و تسليم قدرت مطلق خدا شوند. در حالى که اکثر موجودات گناهکار از اين فرصت استفاده کردند، عده بسيار بسيار کسى که در حدود ۱۵۰ بيليون ميشدند، از اين فرصت مناسب استفاده نکردند (۳۳:۷۲ ).
قسمت سفيد نماينده اکثريتى است که با شيطان موافقت نکردند. |
قسمت خاکسترى نماينده اکثريتى است که توبه کردند و تسليم شدند. |
مجادله جمعيت بهشتى باعث شد تا مخلوقات خدا به گروهاى مختلفى دسته بندى شوند:
(۱) فرشتگان
مخلوقاتى که هرگز قدرت مطلق خدا را مورد سؤال قرار ندادند به عنوان فرشتگان ئسته بندى شدند؛ آنها ميدانستند که فقط خدا قدرت و توانايى آن را دارد که خدا باشد. اکثريت مخلوقات خدا- تعدادى بيشمار- جزء اين دسته هستند. تعداد فرشتگان آنقدر زياد است که حتى خود فرشتگان هم تعداد خود را نميدانند؛ فقط خدا تعداد آنها را ميداند (۷۴:۳۱).
(۲) جانوران و اشياء
اگر چه فرشتگان پيشنهاد کردند که شورشيان و رهبرشان بايد از درگاه سلطنت خدا تبعيد شوند (۲:۳۰)، آن بخشنده ترين خواست تا به شورشيان فرصتى بدهد تا به جنايت خود اعتراف کنند، توبه کنند، و به قدرت مطلق او تسليم شوند (۳۳:۷۲). همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است، اکثر شورشيان از پيشنهاد مرحمت آميز خدا که ورود مجدد به درگاه سلطنت او باشد، استفاده کردند. آنها موافقت کردند تا خود خواهى خود را از بين ببرند، و به اين دنيا بيايند، در نقش مطيع و تابع، براى جبران کفرشان. در عوض نقش مطيع شان در اين دنيا، اين موجودات به درگاه سلطنت جاودانى خدا بخشوده ميشوند (۶:۳۸). اسب، سگ، درخت، خورشيد، ماه، ستارگان، همينطور بچه هاى ناقص الخلقه و عقب افتاده از جمله اين مخلوقات خردمند هستند که به جنايت خود اعتراف کردند و توبه کردند:
آيا متوجه نميشوى که همه چيز در آسمانها و در زمين به خدا سجده ميکنند؛ خورشيد، ماه، ستارگان، کوهها، درختان، حيوانات، و همچنين بسيارى از مردم اگر چه سرنوشت بسيارى از مردم عذاب است.
قرآن (۲۲:۱۸)
ستارگان و درختان سجده مى کنند.
قرآن (۵۵:۶)
اسب خود خواهى ندارد. صاحب اسب ميتواند ثروتمند باشد يا فقير، بلندقد يا کوتاه قد، چاق يا لاغر، جوان يا پير، اسب به همه آنها خدمت ميکند. سگ خود خواهى ندارد؛ دم خود را براى صاحبش تکان ميدهد، چه صاحب او فقير باشد چه ثروتمند. خورشيد همه روزه سر وقتى که خدا تعيين کرده است، طلوع ميکند و غروب ميکند. ماه مدار تعيين شده برايش را به دور زمين، بدون کوچکترين انحرافى دنبال ميکند. بدن انسان- لباس موقتى- متعلق به زمين است؛ در نتيجه تسليم شده است. قلب، ششها، کليه ها، و ديگر اعضاء بدن عمليات خود را بدون کنترل ما انجام ميدهند.
(۳) انسان ها
شورشيان سرسخت و يک دنده- انسانها و جنها- از اعتراف به جنايت خود خود دارى کردند، و ترجيح دادند که شاهد نمايش ادعاى شيطان باشند. اين موجودات خودخواه که حتى وقتى به آنها فرصتى داده شد، به قدرت مطلق خدا تسيلم نشدند، به دو دسته تقسيم شدند. نيمى که کمتر متقاعد نظريه شيطان بودند، بعنوان انسانها دسته بندى شدند. اگر چه آنها در باره ادعاى شيطان شک داشتند، اما نسبت به قدرت مطلق خدا ايستادگى کامل نکردند. خود خواهى است که باعث شد اين مخلوقات از قدرت مطلق خدا قدردانى نکنند، خودخواهى است که آنها را از تسليم شدن باز داشت، هنگاميکه چنين فرصتى به ايشان داده شد (۳۳:۷۲ )، و خود خواهى است که در ميان اکثر ما، و بخشوده شدن ما به درگاه خدا قرار ميگيرد (۲۵:۴۳). به اين خاطر است که "از بين بردن خود خواهى" يکى از اولين دستورات در قرآن است (۲:۵۴).
(۴) جن ها
نيمى ديگر از مخلوقات گناهکار، آنهايى که بيشتر به طرف نظريه شيطان گرايش داشتند و بيشترين خود خواهى را نشان دادند، در گروه جنها دسته بندى شدند. نقشه خدا بود که براى هر انسان از لحظه تولد تا مرگ يک جن تعيين کند. جن همنشين انسان، نماينده شيطان است و مدام ديدگاه او را ترويج ميدهد
(۲۷، ۵۰:۲۳). هم به جنها، و هم به انسانها در اين دنيا فرصت پر ارزشى داده شده است تا دوباره همه چيز را مطالعه کنند، خود خواهى خود را متهم کنند و با تسليم شدن به قدرت مطلق خدا بخشيده شوند. هر گاه انسانى به دنيا مى آيد، جنى هم بدنيا مى آيد و براى انسان جديد تعيين ميگردد. ما از قرآن مى آموزيم که جنها نواده هاى شيطان هستند (۱۸:۵۰، ۷:۲۷). وقتى جنى به دنيا مى آيد و براى انسان تعيين ميگردد، جن همنشين هميشگى انسان ميماند تا شخص بميرد. سپس جن آزاد ميشود، و چند قرن زندگى ميکند. هم جنها و هم انسانها موظف هستند تا خداى يکتا را پرستش کنند (۵۱:۵۶).
خدا آدم ماشينى نميخواهد
مجادله اى که در جمعيت بهشتى درگرفت همانطور که در آيه ۳۸:۶۹ آمده است، و در بالا تسريح شده، ثابت ميکند که مخلوقات خدا آ.ادى انتخاب دارند؛ آنها عقايد خود را دارند. شورش اقليت کمى در ميان موجودات خدا، باعث تأکيد اين حقيقت شگفت انگيز شده است که موجوئات خدا به اين دليل به او خدمت ميکنند که آنها از شکوه و عظمت بى انتهاى خدا قدردانى ميکنند. بدون شورش، ما هرگز نمى فهميديم که آزادى هديه خدا است به مخلوقاتش.
بخشنده ترين، مهربانترين
حتى در بعد دنيايى ما، هر شرکتى توقع دارد که کارمندانش وفادار باشند و به نفع شرکت کار کنند. اگر کارمندى فعاليتهايش را کاملا به شرکت اختصاص ندهد، يا نشان بدهد که به گروههاى مخلتف گرايش دارد، بزودى عذر او خواسته خواهد شد. چون انسانها و جنها طرفدار شيطان شدند و سپس پيشنهاد خدا را در باره تجديد نظر در اعمال شورشى خود رد کردند، فرشتگان انتظار داشتند که شيطان و يارانش از درگاه خدا تبعيد شوند (۲:۳۰). رحمت بسيار خدا بود که او به ما اين فرصت دوباره را عطا کرد تا به جنايت خود اعتراف کنيم و خود را بخشنوده سازيم.
جهت انجام اين نقشه بسيار سخاوتمندانه براى بخشش، خدا "مرگ را آفريد" (۲-۶۷:۱). نقشه الهى لازم داشت که شورشيان به هستى ديگرى وارد شوند، جاييکه از مشاجره بهشتى هيچگونه خاطره اى نداشته باشند. تحت شرايط خاص اين دنيا انسانها و جنها هم پيغام خدا، و هم پيغام شيطان را دريافت ميکنند، سپس آزادانه هر کدام را که بخواهند انتخاب ميکنند. بر اساس تصميم آزادنه شان، آنها يا به درگاه سلطنت خدا بخشوده ميشوند، و يا تا ابد با شيطان تبعيد ميشوند.
سلطنت موقتى شيطان
براى تاکيد اينکه سلطنت شيطان بى اهميت و ناچيز است، خدا بيليونها کهکشان آفريد، همراه با يک بيليون تريليون ستاره، در جهانى که پنهاى آن بيليونها سال نورى است. اگر به طرف خورشيد با سرعت نور مسافرت کنيم (۰۰۰، ۰۰۰، ۹۳ ميل ) در مدت ۸ دقيقه به آن ميرسيم. اگر همينطور ادامه دهيم پس از ۰۰۰، ۵۰ تا ۰۰۰، ۷۰ سال با سرغت نور، به راه شيرى ميرسيم. رسيدن به نزديکترين کهکشان، ۰۰۰، ۲۰۰۰ سال با سرعت نور طول ميکشد، و حداقل ۰۰۰، ۰۰۰، ۲۰۰۰ کهکشان در "کيهان ما" وجود دارد. از مرز کهکشان خودمان، با قويترين تلسکوبها، زمين تقريبأ غير قابل رويت است، چه برسد به اينکه از مرز کيهانمان نگاه کنيم. گويى که آسمان ما به اندازه کافى وسيع نبود، خدا ۶ کيهان بزرگتر خلق کرد که آسمان ما را احاطه ميکند (۶۷:۳ و ۲:۲۹). خدا سپس شيطان را آگاه ساخت که ذره کوچکى در کوچکترين و داخلى ترين آسمان، به اسم سياره .مين، قلمرو سلطنت او خواهد بود. براى اجراى نقشه خدا لازم بود که انسانها و جنها در آسمانى قرار بگيرند که نتواند که نتواند وجود جسمى او را تحمل کند (۷:۱۴۳). بنابراين، شيطان قلمرو کوچکش را دور از وجود جسمى خدا فرمانروايى مکند، اگر چه با علم و کنترل کامل خدا. همچنين بايد توجه کرد که تعداد شورشيانى که توبه کردند آنقدر زياد بود که سياره زمين نميتوانست همه آنها را جا دهد. در وضع کنونى، تعداد حيوانات در اين سياره، خيلى بيشتر از تعداد انسان ها است. زمين غير قابل کنترلى لازم بود تا تمام شورشيان توبه کرده را جاى دهد. به همين دليل تعداد بيشمارى از مخلوقات در فضا گذاشته شدند.
آدم و حوا
بدن اولين انسان بر طبق دستورات خدا، بواسطه فرشتگان خدا در زمين شکل گرفت (۷:۱۱). سپس خدا اولين شخص، آدم را براى آن بدن تعيين نمود. هنگاميکه خدا فرشتگان را آگاه ساخت که آنها به انسان در خلال امتحان خدمت خواهند کرد- محافظت از آنها، هدايت بادها، تقسم باران و رزق و غيره- شيطان تنها کسى بود که از "سجده کردن" امتناع کرد (۲:۳۴، ۱۵:۳۱، ۳۸:۷۴). جفت آدم با خصوصيات زنانه، از آدم درست شد، و خدا دومين انسان را براى بدن او تعيين کرد. در حالى که بدن خالى ( بدون روح) آدم و حوا روى زمين بود، روح آنها يعنى شخص واقعى، در بهشت اقامت داشت. آدم و حوا در بهشت باقى ماندند تا ماداميکه از دستورات خدا پيروى ميکردند. هنگاميکه در عوض به شيطان گوش دادند، آنها طبيعت پر از عيب انسان را در همه ما نشان دادن، و بلافاصله متعلق به سلطنت شيطان در زمين شدند- "بدن آنها بر ايشان نمايان شد" (۷:۲۰، ۲۰:۱۲۱). و بقيه تاريخ است.
شيطان : پدر همه جن ها
به امتحان گذاشتن جنها و انسانها، به اين معنى بود که هر گاه انسانى بدنيا آيد، شيطان هم توليد مثل کند. همانطوريکه در بالا اشاره شد، هر گاه انسانى به دنيا مى آيد، جنى هم به دنيا مى آيد که همنشين هميشگى آن انسان است. هر انسانى در معرض تحريکات پيوسته نماينده شيطانى که در همان بدن از موقع تولد تا مرگ زندگى ميگند، قرار ميگيرد. نماينده شيطان سعى دارد تا انسان همنشين را به ديده شيطانى متقاعد سا.د: که خدا تنها کافى نيست. در روز قضاوت همنشين جن، بعنوان شاهد بر عليه انسان خواهد بود (۴۳:۳۸، ۲۷ و ۵۰:۲۳ ). بسيارى از جنهاى همنشين بواسطه انسان همنشين به ديدگاه خدا باز ميگردند.
خدا بشر را بدون آمادگى رها نکرد. براى کمک به انسانها در آخرين فرصتشان که در کفر خود تجديد نظر کنند، هر شخصى با دانشى ذاتى که فقط خداى تنها، و نه هيچ کس ديگزى، پروردگار و ارباب ما است، به دنيا مى آيد (۱۷۳- ۷:۱۷۲). به جنها اين دانش ذاتى داده نشده است، اما به آنها طول عمرى بسيار طولانى تر و توانايى بيشترى داده شده تا نشانه هاى خدا را در سراسر داخلى ترين آسمان مطالعه کنند. از آنجاييکه آنها نقطه نظر شيطان را ترويج ميدهند، طبيعت ذاتى آنها بشدت به سوى پرستش خدايان متعدد است. بعلاوه حس ذاتى درون ما که تنها خدا را پرستش کنيم، خدا رسولانى فرستاد تا ما را کمک کنند که بخشوده شويم. با در نظر داشتن تمام اينها، ما ميتوانيم از اينکه تنها گناه غير قابل بخشش (چنانچه تا مرگ ادامه يابد) بتپرستى است، قدردانى کنيم: ايمان به اينکه هر کسى غير از خدا قدرت دارد.
۴۰ سال مهلت
به انسان ۴۰ سال فرصت داده شده تا مطالعه کند، و دور و بر خود را ببيند، تفکر کند، و همه نقطه نظرها را مورد مطالعه قرار دهد قبل از اينکه اين بزرگترين تصميم را بگيرد-که يا از نقطه نظر شيطان پيروى کند يا از قدرت مطلق خدا. هر کس قبل از ۴۰ سالگى بميرد، به بهشت ميرود (۴۶:۱۵ و ضميمه ۳۲). رحمت بيش از حد خدا از اينجا آشکار ميشود که حتى کسانيکه به قرآن ايمان دارند برايشان قبول چنين قانون الهى دلرحمانه اى مشکل است.
رسولان خدا، مژده فرصت خدا دادهٔ دوباره بخشيده شدن را به ما دادند، و آنها با نشانه هاى محکم حمايت شدند. هنگاميکه موسى نزد فرعون رفت، او با معجزاتى مانند تبديل شدن چوبدستى او به مار حمايت شد. عيسى به خواست خدا از گل، پرندگان زتده کرد. محمد، پيغمبر، رسول خدا که اين آخرين پيام را تحويل داد، چنين معجزاتى آشکار نساخت (۱۰:۲۰). قرآن بتنهايى معجزه اى بود که مأموريت محمد را حمايت ميکرد (۵۱-۲۹:۵۰) حکمت الهى بود که معجزه قرآن را از محمد ۱۴ قرن جدا کرد. حال که متوجه ابعاد مهم معجزه رياضى قرآن ميشويم (ضميه ۱)، ميفهميم که اگر اين معجزه هم بواسطه او فرستاده ميشد، ميليونها مردم محمد را بعنوان خدا پرستش ميکردند.
اثبات صحت: جسمى، قابل لمس، انکار ناپذير
با فرارسيدن عصر کامپيوتر، کشف ميکنيم که کد رياضى قرآن "يکى از بزرگترين معجزات" است همانطور که در ۳۵-۷۴:۳۰ نوشته شده است. در حالى که معجزاتى که به رسولان قبلى داده شده از نظر زمانى و مکانى محدود بودند، اما معجزه قرآن هميشگى است. فقط عده کمى از مردم شاهد معجزات موسى و عيسى بودند، اما معجزه قرآن را هر کسى در هر زمانى ميتواند مشاهده کند. بعلاوه، معجزه قرآن صحت همه معجرات پيشين را ثابت ميکند (۵:۴۸).
همانطوريکه در ضميمه ۱ شرح داده شده، معجزه رياضى قرآن بر روى عدد "۱۹" قرار دارد. براى شرکت دادن خواننده در اين معجزه هيبت انگيز، کلمه "خدا" در طول کتاب پررنگ و بزرگ نوشته شده است، و مجموع تکرار در گوشه پايين سمت چ هر صحفه نوشته شده است. در آخر قرآن نشان داده شده که اين مهمترين کلمه ۲۶۹۸ مرتبه تکرار شده است. اين مجموع مضربى از ۱۹ است. بعلاوه، هنگاميکه شماره سوره هايى را که در آنها کلمه "خدا" آمده است، با هم جمع کنيم، مجموع ميشود ۱۱۸۱۲۳، که باز هم مضربى از ۱۹ است (۱۹×۶۲۱۷). مجموع شماره آياتى که کلمه "خدا" در آنها تکرار شده است، در گوشه سمت راست پايين هر صحفه نوشته شده است. اين حقايق قابل لمس را خواننده ميتواند بسادگى آزمايش کند، و اينها به تنهايى کافى است که خارق العاده بودن انشاء رياضى قرآن را ثابت کند.
مجموع تعداد کلمه "خدا" (گوشه سمت چپ پايين صفحات) ۲۶۹۸ (۱۹ × ۱۴۲) |
مجموع شماره آيات (گوشه سمت راست پايين صفحات) ۱۱۸۱۲۳ (۱۹ × ۶۲۱۷) |
اثبات صحت براى امتحان خواننده
بعلاوه انشاء رياضى خارق العاده قرآن، تعداد زيادى از حقايق قرآنى را مى يابيم که بوسيله علم جديد، ثابت شده يا بطور فرضيه وجود دارد. اين هم چند مثال از چنين اطلاعات علمى پيشرفته:
- زمين تخم مرغى شکل است (۲۹:۵، ۷۹:۳۰).
- زمين ثابت و بدون حرکت نيست؛ مدام در حال حرکت است (۲۷:۸۸).
- خورشيد منبع نور است، در حالى که ماه نور را منعکس ميکند (۱۰:۵، ۲۵:۶۱، ۷۱:۱۶).
- هنگاميکه به آسمان صعود ميکنيم، مقدار اکسى ن کم ميشود (۶:۱۲۵).
- فرضيه "انفجار عظيم" تاييد شده است (۲۱:۳۰).
- فرضيه "گشترش جهان" تاييد شده است (۵۱:۴۷).
- جهان از توده گازى آغاز شد (۴۱:۱۱).
- تکامل يک واقعيت است؛ در هر گروهى، تکامل يک سلسله مراتب هدايت شده الهى است (۷:۱۱، ۲۹-۱۵:۲۸، ۱۸:۳۷، ۲۱:۳۰، ۲۴:۴۵، ۹-۳۲:۷، ۱۴-۷۱:۱۳، و ضميمه ۳۱).
- اسپرم مرد جنس نوزاد را تعيين ميکند (۴۶-۵۳:۴۵).
بدون هيچ نکته غير منطقى
معجزه آساست که هيچ نکته غير منطقى در قرآن وجود ندارد. اين موضوع بخصوص بسيار مهم است هنگاميه در نظر داشته باشيم که فرآن در زمانى وحى شد که خرافات و جهالت حکم فرما بود. براى مثال، يکى از طلاب قابل احترام در ميان مسلمانان سنتى، اين کثير است. در يکى از نوشته هاى مشهور او که قرنها بعد از زمان پيغمبر نوشته شده، ميخوانيم که کره زمين بر روى ۴۰،۰۰۰ شاخهاى گاو عظيم الجثه اى قرار دارد که بر روى نهنگ بسيار بزرگى قرار گرفته است (به تفسير آيه ۶۸:۱ توسط اين کثير توجه کنيد).
فقط چند سال ۱يش در سال ۱۹۷۵، و در همان مکانى که قرآن نزل شد، مدير دانشگاه اسلامى مدينه، در عربستان سعودى، شيخ عبدالعزيز بن باز، اعلام داشت که زمين مسطح است و بدون حرکت! (به قسمتى از کتاب او در زير توجه کنيد)
ترجمه کتاب بن باز صفحه ۲۳: "اگر همانطور که ادعا ميکنند کره زمين ميچرخد، کشورها، کوهها، درختان، ئرياچه ها و اقيانوسها ته نخواهند داشت و مردم خواهند ديد که کشورهاى شرقى به طرف غرب حرکت ميکنند و کشورهاى غربى به طرف شرق ميروند." |
خوشبختى مطلق: اکنون و براى هميشه
يکى از ناياب ترين هدفهاى هر انسانى "خوشبختى" است. قرآن رمز خوشبختى مطلق را هم در اين دنيا، و هم براى هميشه آشکار ميسازد. از قرآن مى آموزيم که خوشبختى مطلقا به کيفيت روح ارتباط ئارد. بنابراين، بدنى که هر موفقيت مادى را که ميخواهد بدست مى آورد- ثروث، قدرت، معروفيت و غيره- اغلب متعلق به شخص بدبختى است. خوشبختى مطلقا به درجه رشد و تکامل روح، يعنى شخص اصلى، بستگى دارد. قرآن راهنماى کاملى است جهت خوشبختى مطلق هم براى جسم و هم براى روح، هم در اين دنيا و هم در آخرت ابدى (ضميمه ۱۵).
در بسيارى از آيات اين کتاب ثابت شده، خدا شخصآ خوشبختى را براى مومنان تضمين ميکند، هم حالا و هم براى هميشه:
مسلماً، ياران خدا، نه از چيرى بترسند، و نه غمى خواهند داشت. آنها کسانى هستند که ايمان دارند و پرهيزکار هستند. براى آنها است لذت و خوشبختى در اين دنيا، و در آخرت. اين قانون غير قابل تغيير خدا است. اين است پيروزى واقعى.
قرآن (۱۰:۶۲-۶۴)
همه مؤمنان يک دين قابل قبول را تشکيل مى دهند
همانزور که از آخرين پيغام آفريدگار انتظار ميرود، يکى از موضوعات برجسته قرآن دعوت همه مؤمنان به وحدت است، فرق گذاشتن بين رسولان خدا مکررا منع شده است. اگر موضوع پرستش يکى باشد، در ميان همه مؤمنان وحدت مطلق حکمفرما خواهد بود. اين عامل انسانى، يعنى تعصب نشان دادن نسبت به انسانهاى بى قدرتى مانند عيسى، محمد، و مقدسين و خود را وقف آنها کردن است که باعث حدايى، نفرت، و جنگهاى تلخى در ميان مؤمنان گمراه ميشود. مؤمنان هدايت شده خود را وقف تنها خدا ميکنند، و از ديدن مؤمنان ديگرى که خود را وقف تنها خدا کرده اند، خوشحال ميشوند، بدون در نظر گرفتن اسمى که آن مؤمنان دين خود را ميخوانند.
مسلماً، کسانى که ايمان دارند،
کسانى که يهودى هستند، مسيحيان،
و تازه کيشان؛ هر کسى که
(۱) به خدا ايمان داشته باشد،
(۲) به روز آخر ايمان داشته باشد، و
(۳) پرهيزکار باشد،
پاداش خود را از پروردگارشان دريافت خواهند داشت؛
آنها نه از چيزى بترسند، و نه غمى خواهند داشت.
قرآن ۲:۶۲، ۵:۶۹
رسول ميثاق خدا
همانطور که در ضميمه ۲ توضيح داده شده، چاپ اين کتاب نشانه ظهور عصر جديدى است- عصرى که پيغامهاى خدا که بواسطه همه پيغمبرانش تحويل داده شده اند در يک پيغام يکى ميشوند. تنها دين خدا، "تسليم،" بر همه اديان ديگر مسلط خواهد شد (۹:۳۳؛ ۴۸:۲۸؛ و ۶۱:۹). اديان به فساد کشيده شده امروزى از قبيل يهوديت، مسيحيت، هندوييسم، بوداييسم، و اسلام بسادگى از بين خواهند رفت، و "تسليم" حکم فرما خواهد شد. اين آرزوهاى پوچ يک شخص يا گروهى از مردم نيست؛ اين قانون غير قابل اجتناب خدا است (۳:۱۹؛ ۹:۳۳؛ ۴۱:۵۳؛ ۴۸:۲۸ ؛ ۶۱:۹ ؛ ۱۱۰:۱).
رشاد خليفه، توسان، آريزونا ۲۶ رمضان سال ۱۴۰۹*
* آخرين نوشته چاپ اول اين کتاب در شب قدر سال ۱۴۰۹ هجرى تکميل شد. اگر روز و ماه و سال اين تاريخ را با هم جمع کنيم ميشود ۱۴۴۴ يا ۴×۱۹×۱۹.
[۲۶ رمضان، سال ۱۴۰۹: ۹ + ۲۶ + ۱۴۰۹ = ۱۴۴۴]